شکستنی - سکوتم از رضایت هست !!! | |||||||||||||
همفکری
v امروز : 7 بازدید v کل بازدیدها : 105445 بازدید
|
للحق وقتشه ؟ وقتشه؟ وقت چی؟.. وقت شکستن سکوته؟ .. . نمی دونی .. نه ..مثل همیشه نمی دونی ... نه .. این بار مثل همیشه نیست ..
فقط نمی دونی .. نه .. شایدم می دونی .. اگه این سکوته بشکنه چی می شه
می دونی؟ یا می برنت تیمارستان ..یا .. یا شایدم دارت بزنن . اعدامت کنن .. دار؟
دار شاید نه .. شاید یه چیز دیگه .. خیلی چیزای دیگه هست بهتر از دار نه؟
مثلا گیویتن .. یا مثلا برق .. آپولو... اما ..اااا دیوونه داری چی کار می کنی؟ داری می شکنیش؟ یواش تر یواش تر بابا نمی گی
می میره؟ بشکنش اما .. نکشش که .. بشکن .. بشکنش ... آآآآآآآآآآآآآآآییییییییییییی ینی چی ؟ ینی حاضری ببرنت تیمارستان؟ یا دارت بزنن؟ یا چی ... اااا .. بچه ها یادتونه؟ یادتونه؟ اون روز و یادتونه؟ کدوم روز؟ همون روز دیگه ... آهان نه
شایدم شب بود... نه..روز بود .. فک کنین ببینین یادتون میاد؟ .. من می گه اون موقع هنوز
روز و شب شاید افریده نشده بود .. نه روز بود نه شب .. اما من می گم روز و شب بوده
ولی ما هنوز چشم نداشتیم .. نمی دیدیم روزه یا شب .. یا نه .. اصلا نمی دونستیم روزو
شب چیه .. اااااااااااا چقد احمق بودیمااا.. عجب .. پس چه راحت همینجوری گفتیم بله ؟
.. من می گه اون موقع احمق نبودیم .. الان احمقیم که نمی دونیم اون موقع چرا گفتیم
بله .. یا یادمون نیست ...اما من می گم ما اون موقع عقل نداشتیم .. آره شاید همینه ....
من می گه ما عقل داشتیم .. چشم نداشتیم .. اما من می گم ما عقل نداشتیم ..
همش این عقله که مزاحمه ...حالا که عقل دار شدیم یادمون رفته .. یا شایدم به رومون
نمیاریم ... آره حتما یادمونه ... آهان .. آفرین! یادت اومد؟ پ.ن 1: شکستنی است .. با احتیاط حمل شود پ.ن 2: ................... پ.ن3: انگار واقعا شکست نه؟ پ.ن4: میاین زنگ بزنیم در بریم؟ پ.ن5: یعنی بازم؟ بازم قاط زدم رفت؟ ... قربتا الی الله؟ یا حق نویسنده : قصه گوی ساکت
|
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
قصه گوی ساکت
و حرفهایی است برای نگفتن.... حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند و سرمایه ی ماورایی هرکسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد....
| |||||||||||
template designed by Rofouzeh |