مگر نميداني!؟ مينويسم تا دلي بلرزد، تا قدمي برداشته شود، تا كسي سقوط كند. تا هيچ شود. بعد دوباره خودش را بسازد. آن گونه كه دلش ميخواهد. اگر هم خودش را باز نشناخت، من مسئوليتي ندارم... دارم؟
مينويسم تا دلم از لرزش بايستد. تا قدمهايم ثابت بر روي زمين ميخكوب شوند. تا سقوط كنم. تا هيچ شوم. بعد دوباره خودم را بسازم. آنگونه كه دلم ميخواهد، اگر هم خودم را باز نشناختم، ديگر حرجي نيست... هست؟
بنويس تا دلهايي كه لرزيد و اشكهايي كه ريخت و قدمهايي كه شكستند، بسوزند، خشك شوند، بلغزند. من هم ميلغزم. هم نوا با ساز تو.
سلام
قلم يا بيان لطافت ميكند و زيبايي ها را نشان ميدهد ويا نقد زشتي ها وكجي ها وناراستي ها ميكند.
هردو طرف اين ابزار رشد زيبا هستند.
نقد هم زيباست چون سازندگي مي آورد.
موفق باشيد
قشنگ بود...
الكي نگفتند :مداد العلماء افضل من دماء الشهداء
باقي خدا و بس
و بشكند قلم هايي كه حرمت قلم را نمي دارند ...
و چه شمشير هاي برنده ايند قلم ها...
و چه سرخند..انقدر كه از خون شهدا بالا ترند.....
يا علي
قبول باشه
حواس شما كه حتما هست ما هم چشم!
ممنون از ياد آوريتون حتما سعي ميكنيم كه...
در پناه حق
ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم
با سلام
پيروزي غيور مردان حزب الله بر سگ صفتان صهيونيست رو به شما و همه عاشقان ولايت تبريك عرض مي كنم
فان حزب الله هم الغالبون
(التماس دعا)
سلام،
فكر ميكنم اون نوشته هايي كه دل آدم ميلرزه باهاش اگه خدايي باشه ديگه چي ميشه ...
بعد كه بيشتر فكر ميكنم ميبينم اگه خدايي نبود دلم نميلرزيد ...
التماس دعا
به نام حضرت دوست
قسم به قلم و آنچه خواهد نوشت
در پناه حضرت دوست
غم تنهايي
بوته ي خشک اميد بر در خانه ....چرا؟
اين همه بغض غريبانه ....چرا؟
بي تو حتما ...هستم
با غزل سر مستم
بي تو حتما به سر کوچه ي فردا
به همهنجا که قراراست قناري زقفس رانده شود خواهم رفت
منو تو ...بي تو و من ....مي شود خنده کنيم
پس کسي تنها نيست
وتوهم...
وتو بايد باشي
خالي از بود ونبود
پس هر حادثه ي سرد و کبود
پس هر ويراني
خالي از قافيه اي گنگ که تنهايي از آن مي خيزد
هيچکس تنها نيست ....
موفق باشي
اين همه بض غريبانه ....چرا؟