• وبلاگ : سكوتم از رضايت هست !!!
  • يادداشت : صفر و يك
  • نظرات : 5 خصوصي ، 35 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + نمي دونم 

    سلام

    قبول باشه

    خاني‏ابادي‏ها! ذليل نشين. هفت كور به يه پول

    يا علي مددي

    نگاهش كردم. اشك در چشمان سياهش حدقه زده بود و قطره قطره مثل مرواريد از آن پوست سياه فرو ميچكيد. ديگر نه اضمحلال بود نه گوريل نه سياه‏طور... دامادمان بود، ابوراصف

    مستم كردي به اين پيشنهادت. تا اخر خدا ممنونم ازت

    من هم خوانش كتاب من ِ او نوشته رضا اميرخاني رو تقديم مي‏كنم به همه دوستان.

    پاسخ

    مستيت مبارک ...تقديمت هم قبول .... يا علي مددي

    سلام

    خدا خيرتون بده.

    سلام خوبيد انشالله

    مي دونيد مني كه الكترونيك خوندم مي دونم كه هر چي مي كشم از دست اين صفر ويك منطقي ولي خدايش شعر زيبايي بود خدا توفيقتون بده

    به نام خدا

    سلام ! كوتاه بود ؛ امّا ...

    يا حق

    « گياه اندوه » //

    ني افسرده اي ، هنگام گل رويد ز خاك من / كه برخيزد از آن ني ، ناله هاي دردناك من / مزار من ، اگر فردوس شادي آفرين باشد / به جاي لاله و گل ، خار غم رويد ز خاك من / مخند اي صبح بي هنگام ، كه امشب سازشي دارد / نواي مرغ شب با خاطر اندوهناك من / ني ام چون خاكيان ، آلوده ي گرد كدورت ها / صفاي چشمه ي مهتاب دارد جان پاك من / چو دشمن از هلاك من ” رهي “ خشنود مي گردد / بميرم تا دلي خشنود گردد از هلاك من = رهي معيري

    سلام

    اگه صفر شدي & در بينهايت قرار و آرام خواهي گرفت .

    به اميد آن روز ...

    + پريشان 

    سلام قصه گوي عزيز،

    آمين ...

    الهي با خودش يكي شيم با هم شيم گم شيم توش ... نميدونم ...

    التماس دعا

    سلام به قصه گوي ساكت .......

    خوبي خانمي؟

    آخه آدم براي اين مطالب قشنگت چي ميتونه بگه

    « الهي ! به يكتايي خودت غرقم كن ......... »

    .........

    .........

    ............

    التماس دعا

    يا حق ........

    + . 
    ...................................

    سلام

    هر چي هستيم باشيم

    حتي بودن صفر

    سلام

    قبول باشه

    التماس دعا!

    + كي ميتونه باشه؟ 
    يك چقدر بزرگه

    نمي بينم ديگه هيچ کس براي غربت چلچله ها گريه کنه

    نمي ببنم که ديگه چشم کسي واسه تنهايي ما گريه کنه

    چشم من مث قديما نمي خواد مث ابراي سيا گريه کنه

    ديگه کم کم از خودم بدم مياد

    تن پوسيدمو مرگم نمي خواد

    ميون اين همه سايه ..سايه هي من ديگه مرده

    آخه تنهاييه کهنه..... خورشيدو از اينجا برده

    لب من شهر سکوته .....تو تنم زندگي مرده

    دسي از اون ور ابرا ....اومده سايمو برده

    ديگه کم کم از خودم بدم مياد

    تن پوسيدمو مرگم نمي خواد

    ديگه دردم به سراغم نمياد ....خاک سردم تنمو پس مي زنه

    کسي که صداش به ابرا مي رسيد.... مرده اما ياد گنگش با منه

    چشم خشکيده ي من کاش مي دونست.... حالا وقت خوب گريه کردنه

    ديگه کم کم از خودم بدم مياد

    تن پوسيدمو مرگم نمي خواد

    همه ي شعري که خوندم قصه ي تنها شدن بود

    قصه ي رفتن و رفتن قصه ي رها شدن بود

    قصه ي مرگ يه قصه بغض بي صدا شدن بود

    قصه ي دوري ودوري از شما جدا شدن بود

    موفقد باشي

    بسم الله سيب وگلاب..

    سلام ابجي

    قبول باشه..

    چه ماتريس خوشملي..

    كاش منم عدد بودم..بعد خدا صفرم ميكرد..هييييييييي....

    يا حق

     <      1   2   3      >